یک شنبه 16 مهر 1396 ساعت 18:8 |
بازدید : 35 |
نوشته شده به دست محمد جواد اصغری |
(نظرات )
اشاره: میدانیم که همهی بزرگان برای طی طریق و رسیدن به مقامات عالی معنوی دارای روش و شیوهی خاصی در سلوک بودهاند و برای تربیت دیگران نیز این روش را مدّ نظر داشتهاند. روش سلوکی و تربیتی فقیه وارسته و عارف واصل آیت الله العظمی بهجت (ره) ویژگیهای متعددی دارد که در این مجال مختصر به ذکر عمدهترین آنها میپردازیم:
**********
ویژگی اول: جامعیت در سلوک سه روش در مورد سیر و سلوک وجود دارد: روش «معرفه النفس»، روش «ریاضت» و روش «عشق و دلدادگی به خدا و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام». بعضی از بزرگان ما یک روش داشتند و این روش را تا آخر رفتند؛ ولی ایشان هر سه روش را با هم داشتند. آیت الله بهاءالدینی(ره) فرموده بود که الآن ثروتمندترین مرد جهان آیت الله بهجت است. مقصود چیست؟ اشاره کرده بودند به همین مسئله که بعضی از یک مسیر به کمال رسیدند، بعضی از دو مسیر؛ اما ایشان از سه مسیر رفتند؛ یعنی میان «معرفه النفس»، «ریاضت» و «عشق و دلدادگی» جمع کرده بودند. و به عبارت دیگر، آیت الله بهجت(ره) بین ذکر و فکر و عشق جمع کردند. ناگفته پیداست سخن دربارهی این روشها در مجال این مقاله نیست از این رو تنها به گامهای ریاضت بسنده میکنیم و اینکه در مباحث مربوط به شیوههای تربیت از عشق و دلدادگی سخن خواهد رفت.
**********
گامهای ریاضت توضیح: در همهی ادیان و ملل و نحلهها و رویکردهای معنوی ریاضت وجود داشته و دارد. حضرت امیر (علیهالسلام) در نامهی ۴۵ میفرماید: «و اِنّما هِی نَفْسی اُروضُها بِالتَّقوی» این نفس من است که با پرهیزگاری و تقوا به او ریاضت میدهم. و کلمهی ریاضت چند بار در همین نامه آمده است. ریاضت، شش رکن عمده دارد: ۱. اولین رکن آن، دل کندن از جاذبهها و دل بستگیهای مادی است. که انسان از تعلقات دنیوی و جاذبههای مادی مانند مقام، شهرت، پول پرستی و دنیاداری بگذرد. البته بایستی زندگی انسان به طور آبرومند اداره شود؛ اما نباید بیش از اندازه و نیاز باشد و انسان را سرگرم کند و از خدا غافل شود. دنیا و وابستگیهای آن آیت الله بهجت(ره) را آلوده نساخت و همواره سعی داشت افراد را از تعلقات دنیا پرهیز دهد. ۲. دومین گام، انس با اذکار است. انسان باید اهل ذکر باشد. ذکر زبانی، ذکر عملی و ذکر قلبی. چه خوب است که انسان به جای حرفهای لغو و بیهوده و پوچ، ذکر بگوید. از ایشان سؤال شد که بهترین ذکر را چه میدانید؟ ایشان فرمودند: صلوات بر محمد و آل محمد؛ به این دلیل که توحید و نبوت و امامت و معاد در این ذکر جمع است. «اللهم» نشانه اعتقاد به خدا و توحید است. «صل علی محمد»، نبوت است. «و آل محمد»، امامت است. از آن طرف میگویید: «صلّ»؛ یعنی رحمت بفرست؛ این به معنای اعتقاد به پاداش است یعنی اعتقاد به قیامت است. ایشان میفرمود: من کسی را میشناسم که چون دید اطراف ضریح حضرت ثامن الحجج (علیه السلام) خیلی شلوغ است و دوست داشت که بوسهای به ضریح بزند، با چند صلوات راه برای او باز شد و خیلی راحت رفت، بوسید و برگشت. از این سخن فهمیده شد که خودشان را میگویند. ۳. سومین رکن ریاضت این است که همهی هدفها، آرمانها، خواستهها و لذتها در یک هدف و آرمان خلاصه بشود و آن بندگی خداست. این رکن ریاضت واقعاً مشکل است. بندهی خدا شدن و دل دادن به خدا دشوار است. ۴. چهارمین گام، مهار وسوسهها و تخیلات درونی است. مخاطرات درونی و وسوسههایی که به ذهن انسان میآید، او را مغلوب خودش میکند. حضرت امام راحل (ره) برای مهار کردن این تخیلات در کتاب چهل حدیث چند راه را بیان کرده است. ۵. پنجمین رکن، از اجتماعات معنوی غافل نماندن است؛ مانند نماز جماعت. ایشان حتی در ۹۶ سالگی، با وجود سن بالا در نماز جماعت حضور مییافت. برخی از همراهان بسیار نزدیک آقا میگفتند که ما بارها به ایشان میگفتیم امروز به نماز جماعت نروید؛ و گاهی با اینکه چند روز مریض بودند و ما برنامهای برای رفتن به مسجد نداشتیم و میگفتیم امروز به جماعت نروید میگفتند امروز باید برویم. ۶. ششمین رکن ریاضت، بهرهگیری از فرصتهای درست در ایام الله است. ماه رجب، شعبان، رمضان و دیگر مناسبتها از ایام الله به شمار میروند. بعضی از بزرگان این سه ماه را پشت سر هم روزه میگرفتند؛ ولی متأسفانه اینها فراموش شده. حضرت آیت الله بهجت در حالی روزه میگرفت که ۹۶ سال داشت، کهولت سن و ضعف مزاج و ضعف بنیه مانع از این کار نمیشد.
**********
ویژگی دوم: عمیق و وثیق بودن تهذیب باطن دومین ویژگی سلوکی آیت الله بهجت(ره) این بود که او معتقد بود که تهذیب نفس، باید از درونْ وثیق و عمیق باشد زیرا درمان واقعی این نیست که مثلاً در هفته، دعای کمیلی بخواند و حالت خوشی پیدا کند سپس به زندگی همراه با گناه خود ادامه دهد. لذا ایشان میگفتند اولین قدم ترک حرام و انجام واجب است. اگر انسان همهی نمازها و نوافل و دعاها را بخواند، ولی گناه کند، اثر نمیکند. گناه مانند علف هرزه است. اگر در باغ وجودمان علف هرزه داشته باشیم، در آن گل رشد نمیکند.
**********
ویژگی سوم: سلوک تدریجی ایشان معتقد بودند که سیر و سلوک تدریجی و مرحلهای است. نباید انسان بپندارد که با یک ریاضت و عبادت در مدت کوتاهی، میتوان نتیجه گرفت. میگفتند راه طولانی است و باید استواری و صبوری کرد تا به نتیجه رسید. ایشان از صاحب مکتبشان آسید علی قاضی (ره) و او از ملاحسینقلی همدانی (ره) نقل میفرمودند که تا انسان گناه میکند، درهای ملکوت به روی او باز نمیشود. راه رسیدن به ملکوت، ترک گناه است.
**********
ویژگی چهارم: توجه به ظرفیتها مسئلهی دیگری که در واقع از ارکان مکتب تربیتی ایشان است، توجه به ظرفیتها و استعدادهاست. افراد، متفاوتاند و ظرفیت وجودی بعضی با دیگری فرق میکند، که اگر در عبادات و دستورالعملها از تفاوت در ظرفیتها و استعدادها غفلت شود، سالک آسیب میبیند. ایشان بین افراد تفاوت قائل بود و به بعضی از آنها مسائل را میگفتند و به بعضی دیگر نمیگفتند.
**********
ویژگی پنجم: عمل به دانستهها ایشان میفرمودند: آنچه را میدانید عمل کنید. راه کمال از اینجا آغاز میشود مثلاً میدانید که نماز اول وقت، باب عرفان است و برکاتی را به دنبال دارد. نماز را اول وقت بخوانید – میدانید گناه مانع کمال است؛ ترکش کنید. روش بزرگان عمل به دانستهها بود. این همان روشی است که قرآن کریم به آن توجه داده است و در مورد عالمان بی عمل میفرماید: «کمثلِ الحِمارِ یحْملُ اسفاراً». و در روایات با تعابیر متعدد آمده است: «مَنْ عَمِل بِما عَلِم عَلَّمَه اللهُ عِلْمَ مَا لَمْ یعْلَمْ؛ هر کس به آنچه میداند عمل کند خدا آنچه را که نمیداند به او میآموزد» [بحار الانوار، ج۷۵، ص۱۸۹]. از این رو عمل به دانستهها، بسیار بسیار مورد تأکید و توصیهی آیت الله بهجت(ره) بود.
**********
ویژگی ششم: عشق به اهل بیت و توسل به آنها آیت الله بهجت(ره) میگفتند توسل راه کمال را باز میکند البته این اندیشه را از استادش گرفته بود. حضرت آیت الله سید علی قاضی (ره) فرموده بود که من هر چه دارم، از دو چیز است: یکی تلاوت قرآن، دیگری زیارت عاشورا و توسل. آیت الله بهجت(ره)، شیفته و عاشق اهل بیت: بود. به حضرت سید الشهداء (علیه السلام) عشق میورزید. یک عمر برنامهی هر روزهاش این بود که بعد از نماز صبح به حرم حضرت معصومه (سلام الله علیها) مشرف شود. در زمانی که در نجف هم بودند برنامه روزانه ایشان تشرف به حرم حضرت امیرمؤمنان (علیه السلام) بوده است و زمانی که به مشهد نیز مشرف میشدند، زیارت حرم هر روز انجام میگرفت. ایشان از سابق روزهای جمعه در منزلشان مجلس روضه داشتند که این برنامه بعدها در مسجد برگزار میشد، و هرگز ترک نشد. بارها دیده بودم که ایشان قبل از درس فقه و اصولشان مخصوصاً صبحها، دلها را به ساحت مقدس قطب عالم امکان حضرت ولی عصر (علیه السلام) توجه میدادند، و همیشه در صحبتهایشان به امام زمان (علیه السلام) توجه ویژهای داشتند.
**********
منبع: مجله خُلُق ـ خرداد و تیر ۱۳۸۸ ـ شماره ۱۱، صفحه ۱۰، نویسنده: محمد بهشتی
**********
نقد و بررسی: آنچه خواندید، یکی از دهها تحلیلی است که بر روش سلوکی مرحوم بهجت (ره) نوشته و منتشر شده است. اما تمام اینها، به زبان بیزبانی، تأیید میکنند که آن مرحوم، روش تدوینشدهای از خود به جای نگذاشت که امروز بتوانیم به آن مراجعه کرده و راه راست را از ناراست و حرف درست را از نادرست بازشناسیم. پس آنچه برای آن مرحوم و به عنوان «برنامهی تربیتی و سلوکی آیت الله بهجت» مینویسند، از باب «هر کسی از ظن خود شد یار من» است. یعنی چیزهایی از این طرف و آن طرف، از گفتار پراکنده، از خاطرات، از مشاهدات شخصی و از خطورات ذهنی، در هم میآمیزند تا بتوانند برای ایشان، روش سلوکی، تعریف کنند. پس یک بحث بسیار مهم این است که ایشان، خود، دست به نوشتن راه و برنامهاش نزد و بعدیها دارند برای ایشان، خط و ربط میسازند و راه و روش تعریف میکنند. از این مطلب که بگذریم، نوبت به اشکالات برنامههای تربیتی ترسیمشده به نام آن مرحوم میرسد. یکی از این چشماندازها، همانی است که در بالا، خواندید. متنی که نمیتواند جز چند راهکار کلی و عمده، فایدهی دیگری به حال جویندگان کمال و سعادت داشته باشد. چیزی که مرحوم بهجت (ره) در زندگانی دنیوی، همواره گرفتار آن بود، کلیگویی در مقابل جویندگان کمال و سعادت بود. تمام گفتار و نوشتار برجای مانده از ایشان را که بررسی میکنیم، جز چند دستور کلی مانند «عمل به واضحات» و «ترک معاصی در عمل و اعتقادات» و «انجام واجبات» نمییابیم. اگر آن جناب، مهلتی مییافت تا «منهاج فردوسیان» را ببیند، اعتراف مینمود که این، همان چیزی است که ایشان در نظر داشت، یعنی عمل به دین، به جای عمل به آموزههای شرق و غرب؛ عمل به اسلام به جای روی آوردن به عرفان و فلسفه و روشهای روشنبینی.
یک شنبه 16 مهر 1396 ساعت 18:6 |
بازدید : 35 |
نوشته شده به دست محمد جواد اصغری |
(نظرات )
اشکال: «منهاج فردوسیان» مجوّز فعالیت ندارد. / جواب: منهاج فردوسیان، یک حزب سیاسی، کانون هنری، نشریهی کاغذی یا مؤسسهی فرهنگی نیست که نیاز به مجوّز فعالیت داشته باشد بلکه یک نگرش خاص به امر تربیت انسان و امور مربوط به رسیدن او به کمال حقیقی و سعادت ابدی است. علاوه بر این که نگرش خاص و قرائت ویژه، نیاز به مجوّز ندارد، هیچ مرجع و نهاد قانونیای برای صدور مجوّز آن تعریف نشده است. البته همهی کتابهای منهاج فردوسیان، دارای مجوّز نشر از وزارت فرهنگ هستند ولی اصل منهاج فردوسیان را نمیشود در مجوّز، محدود کرد.
یک شنبه 16 مهر 1396 ساعت 14:14 |
بازدید : 37 |
نوشته شده به دست محمد جواد اصغری |
(نظرات )
سلام وقتی از کسی خواستهای داریم مثلاً اگر یک چیز باشد راحت بهت میده اما چندین خواسته و درخواست باشه، همون یک خواسته رو هم شاید نده. حال در بحث دعا، وقتی چندین خواسته باشه، چنین اتفاقی طبق مثال فوق نمیافته؟ بهتر نیست روی یک خواسته مهم، دعا کرد و هی تکرار نمود؟ آیا اینکه بگوییم خدایا جمیع خیرات دنیا و آخرت رو بهم بده و جمیع شر اشرار دنیوی و اخروی رو از من دور کن، این جمع بستن، شامل همه دعاها میشه؟
سلام علیکم مقایسهی عطای خداوند کریم جواد سخی رازق رزّاق با عطای بندگان مفلوکش، مقایسهی نادرستی است. او هر چه ببخشد، چیزی از داراییاش کم نمیشود و این همه بخشش، جز بر جود و کرمش نمیافزاید.
امیر المؤمنین (علیهالسلام) در سجدهی شکر میفرمودند: «یَا مَنْ لَا یَزِیدُهُ إِلْحَاحُ الْمُلِحِّینَ إِلَّا جُوداً وَ کَرَماً یَا مَنْ لَهُ خَزَائِنُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ یَا مَنْ لَهُ خَزَائِنُ مَا دَقَّ وَ جَلَّ» (کمال الدین و تمام النعمه، شیخ صدوق، جلد ۲، صفحهی ۴۷۱) ترجمه: ای کسی که اصرار اصرارکنندگان جز بر جود و کرمش نمیافزاید. ای کسی که برای او خزانههای آسمانها و زمین است. ای کسی که برای او خزانههای خرد و کلان است. نکتهی بعدی این است که «دعا» مغز و اصل عبادت شمرده شده است و در هیچ حالی نباید از دعاکردن غافل شد که به تصریح قرآن کریم، اگر دعای ما نباشد، پروردگار متعال به ما توجهی نمیکند، میفرماید:
«قُلْ مَا یَعْبَأُ بِکُمْ رَبِّی لَوْلَا دُعَاؤُکُمْ» (سورهی فرقان، آیهی ۷۷) ترجمه: بگو اگر دعاى شما نباشد، پروردگارم هیچ اعتنایى به شما نمىکند.
و نکتهی آخر این که از کاملترین دعاها، دعایی است که معمولاً در قنوتها خوانده میشود که میفرماید:
«رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَهً وَ فِی الآخِرَهِ حَسَنَهً وَ قِنَا عَذَابَ النَّارِ» (سورهی بقره، آیهی ۲۰۱) ترجمه: پروردگارا در این دنیا به ما نیکى و در آخرت [نیز] نیکى عطا کن و ما را از عذاب آتش [دور] نگه دار.